۱۳۸۷ اسفند ۷, چهارشنبه

علیه تاویل / سوزان سانتگ


7 البته تاویل همیشه پیروز نمی‌شود. در حقیقت بخش عمده‌ای از هنر مدرن را می‌توان با انگیزه گریز از تاویل درک کرد. هنر برای اجتناب از تاویل ممکن است به صورت نقیضه (parody) درآید، یا شکل انتزاعی بگیرد. یا ("صرفا") دکوراتیو(تزئینی) شود. یا ممکن است به غیرهنر (non-art) بدل شود.

به نظر می‌رسد که گریز ار تاویل خصوصا ویژگی نقاشی مدرن باشد. نقاشی آبستره (انتزاعی) به زبان ساده کوششی برای نداشتن محتوا است؛ از آنجایی که هیچ محتوایی وجود ندارد، هیچ تاویلی هم نمی‌تواند وجود داشته باشد. پاپ آرت با شیوه متضادی به نتیجه مشابهی می‌رسد، با استفاده از محتوا به صورتی بسیار آشکار، بسیار "آنچه که هست" (what it is)، بار دیگر اثر هنری به غیرقابل تاویل‌بودن کشیده می‌شود. بخش بزرگی از شعر مدرن نیز که با تجربه‌های بزرگ شعر فرانسوی شروع می‌شود (از جمله نهضتی که به طور گمراه‌کننده‌ای سمبولیسم (نمادگرایی) نامیده شده است)، با جای دادن سکوت در شعرها و بازگرداندن "جادوی" کلمه، از چنگال بی‌نزاکت تاویل می گریزد. جدیدترین انقلاب در ذوق معاصر درباره شعر – انقلابی که الیوت را سرنگون کرده و پاوند را بر صدر نشانده است - نمایانگر روگردانی از محتوای شعر به معنای قدیمی آن و ناشکیبایی در برابر آن چیزی است که شعر مدرن را دستخوش تعصب تاویل‌گران کرده است.

البته من عمدتا درباره وضعیت در آمریکا صحبت می‌کنم. تاویل در اینجا در آن هنرهایی که دارای آوانگارد ناچیز و ضعیفی هستند،‌ یعنی در ادبیات داستانی و نمایشنامه‌نویسی، تاخت و تاز می‌کند. اغلب رمان‌نویسان و نمایشنامه‌نویسان آمریکایی در واقع یا روزنامه‌نگارند یا جامعه‌شناسان و روانشناسان مبادی‌آداب. آنها معادل ادبی "موسیقی برنامه‌ای" ‌را می‌نویسند. و آنقدر ذوق چگونگی امکان کار با فرم در ادبیات داستانی و نمایشی رشدنیافته، کسل‌کننده و بی‌رونق است که حتی هنگامی که محتوا فقط اطلاعات و اخبار نیست، باز هم بیش از حد قابل‌مشاهده،‌در دسترس، و فاش‌شده است. به همان اندازه که رمان و نمایشنامه (در آمریکا) -بر خلاف شعر،‌ نقاشی و موسیقی- توجهی مشتاقانه به تغییر در فرم‌های‌شان نشان نمی‌هند، ‌مستعد هجوم تاویل باقی می‌مانند.

البته آوانگاردیسم برنامه‌ریزی‌شده (prorgrammatic avan-gardism)– که اغلب به معنای تجربه‌هایی با فرم به قیمت محتوا است- تنها دفاع ممکن در برابر هجوم تاویل‌گران به هنر نیست. دست کم امیدوارم اینطور نباشد. برای این هدف لازم است که هنر را به پیشرفت مداوم متعهد کنیم ( البته این کار خود تمایز میان فرم و محتوا را که در نهایت یک تهوم است، تداوم می‌بخشد). به طور ایده‌آل این امکان وجود دارد که از راه دیگری از دست تاویل‌گران نجات یافت،‌با آفرینش آثار هنریی که رویه‌ای یکنواخت و واضح دارند، شتاب‌شان آنقدر سریع و نحوه بیان‌شان آنقدر صریح است که اثر می‌تواند...تنها "آنچه که هست" باشد. آیا در زمانه کنونی این کار ممکن است؟ به اعتقاد من این کار در سینما قابل‌روی دادن است. و به همین دلیل است که تا به حال سینما، زنده‌ترین، هیجان‌انگیزترین، و بااهمیت‌ترین شکل هنری خاص بوده است. شاید آزادی یک فرم هنری برای ارتکاب اشتباه و هنوز اعتبار داشتن، راهی باشد که یک فرم هنری ازطریق آن از طریق آن میزان سرزندگی خود را بیان کند. برای مثال برخی از فیلم‌های برگمن- گرچه مملو از پیام‌های ناموجه درباره روح مدرن هستند و در نتیجه جلب‌کننده تاویل‌ها- بازهم بر مقاصد متظاهرانه کارگردان‌شان پیروز می‌شوند (در فیلم‌های "نور زمستانی" و "سکوت" زیبایی و پیچیدگی دیداری تصویرها، شبه‌روشنفکری خام داستان و برخی از دیالوگ‌ها را در پیش چشمان ما واژگون می‌کند. شاخص‌ترین مورد این نوع مغایرت، آثار دی‌ دبلیو گریفیث است). در فیلم‌های خوب همیشه صراحتی وجود دارد که ما را کاملا از بی‌تابی برای تفسیر رها می‌کند. بسیاری از فیلم‌های قدیمی هالیوود مانند کارهای کیوکر، والش، هاوکس و کارگردانان بیشمار دیگر، این کیفیت آزادکننده ضدنمادین را دست کم به همان اندازه آثار کارگردانان نوین اروپایی مانند فیلم‌های "به نوازنده پیانو شلیک کنید" و "ژول و ژیم" تروفو، "از نفس‌افتاده" و " گذران زندگی" گدار، "ماجرا"ی آنتونیونی و "نامزد"‌های اُلمی دارند.

این حقیقت که این فیلم‌ها بوسیله تاویل‌ها پایمال نشده‌اند،‌تا حدی صرفا به خاطر جدید بودن سینما به عنوان یک هنر است. این امر همچنین خوشبختانه به این خاطر است که فیلم‌ها برای مدت بسیار درازثی تنها به عنوان آثاری سرگرم‌کننده در نظرگرفته می‌شدند؛ به عبارت دیگر آنها به عنوان بخشی از فرهنگ توده‌ای در برابر فرهنگ والا به حساب می‌آمدند و صاحبنظران آنها را به حال خود می‌‌گذاشتند. از این گذشته،‌علاقمندان به تجزیه و تحلیل همواره می‌توانند در سینما، چیزی به جز محتوا به چنگ آورند.

سینما، بر خلاف رمان، دارای واژگانی از فرم‌هاست – تکنولوژی های انحصاری، پیچیده و بحث‌‌برانگیز حرکت‌های دوربین، برش و ترکیب‌بندی قاب که با تلفیق‌شدن یک فیلم را می‌سازند.

هیچ نظری موجود نیست: