۱۳۸۹ تیر ۹, چهارشنبه

دختران قوچان- اي‌ خدا ليلي‌ يارما نيست

اي‌ خدا ليلي‌ يارما نيست
دخترها هم‌آواز
ندانیم این فلک را چیست منظور خدا آخر جرم ما چیست
که از اوطان‌مان بنموده مهجور خدا آخر جرم ما چیست
سپس با روسیان‌مان کرده
اي‌ خدا ليلي‌ يارما نيست
دخترها هم‌ آواز

ندانيم‌ اين‌ فلك‌ را چيست‌ منظور خدا آخر جرم‌ ما چيست‌
كه‌ از اوطان‌مان‌ بنموده‌ مهجور خدا آخر جرم‌ ما چيست‌
سپس‌ با روسيان‌مان‌ كرده‌ محشور خدا آخر جرم‌ ما چيست‌
هفده‌ و هجده‌ و نوزده‌ و بيست ‌اي‌ خدا آخر جرم‌ ما چيست‌
* * *
امان‌ از دست‌ حكام‌ جفا كيش‌ خدا آخر جرم‌ ما چيست‌
كه‌ پندارند ما را بندة‌ خويش ‌خدا آخر جرم‌ ما چيست‌
ندارند از جزا و حشر تشويش ‌خدا آخر جرم‌ ما چيست‌
هفده‌ و هجده‌ و نوزده‌ و بيست ‌اي‌ خدا آخر جرم‌ ما چيست‌
* * *
که‌ اينان‌ در هلاك‌ ما بكوشند گهي‌ ما را به روسان‌ مي‌فروشند
به باطل‌ جمله‌ چشم‌ از حق‌ بپوشند هفده‌ و هجده‌ و نوزده‌ و بيست‌
اي‌ خدا آخر جرم‌ ما چيست‌
يك‌ نو عروس‌ چهارده‌ ساله‌ تنها
صبا گر بگذري‌ از كوي‌ جانان ‌بگو با يار من‌ كاي‌ سست‌ پيمان‌
عروست‌ گشته‌ هم‌ بزم‌ رقيبان‌ هفده‌ و هجده‌ و نوزده‌ و بيست‌
اي‌ خدا آخر جرم‌ ما چيست‌
چه‌ شد رسم‌ وفا، ياري‌ زماكن ‌بجانم‌ رحمي‌ از بهر خدا كن‌
بيا از چنگ‌ اغيارم‌ رها كن‌ هفده‌ و هجده‌ و نوزده‌ و بيست‌
اي‌ خدا آخر جرم‌ ما چيست‌
صبا از ما بگو شاه‌ عجم‌ را بخوان‌ شاها حديث‌ معتصم‌ را
سزاده‌ ظالمان‌ بد شيم‌ را هفده‌ و هجده‌ و نوزده‌ و بيست‌
اي‌ خدا آخر جرم‌ ما چيست‌
شها ما دختران‌ اردشيريم ‌تمام‌ از نسل‌ شيران‌ دليريم‌
بعهدت‌ ليك‌ روسانرا اسيريم ‌هفده‌ و هجده‌ و نوزده‌ و بيست‌
اي‌ خدا آخر جرم‌ ما چيست‌
دختركي‌ هفت‌ ساله‌ تنها
كجا هستي‌؟ پدر جان‌، داد مارس‌ كه‌ مرد از غصه‌ مادر، خواهر از پس‌
به غربت‌ مانده‌ام‌ تنها و بيكس ‌هفده‌ و هجده‌ و نوزده‌ و بيست‌
اي‌ خدا آخر جرم‌ ما چيست‌

۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

وقت تماشا

در چارراه برده‌فروشان
نخاس پیر، فردا
یک خطبه در ستایش آزادی
ایراد می‌کند
***
ای روزگار شعبده‌باز نهان‌گریز!
یک مشت
آجیل خنده وقت تماشا
در جیب ما بریز.
شفیعی کدکنی