اصول راهنمایی برای گزارشهای خبری درباره درمانهای جدید
علی ملائکه
انتقال اخبار در روزنامهنگاری پزشکی، به غیر از اصولی که همه رشتههای روزنامهنگاری، بر آن متکی
هستند، ازآنجاکه با سلامت مخاطبان سروکار دارد، نیاز به رعایت اصول ویژه خود برای
تضمین صحت و اعتبار گزارشهای منتشرشده دارد.
فرآیند انتقال و تبدیل نتایج پژوهشهای پزشکی به اخبار پزشکی که کار ارتباطگران
بهداشتی (health
communicators)- ازجمله روزنامهنگاران پزشکی- است، مشکلات
خاص خود را دارد.
گری شوایتزر،
استادیار دانشکده روزنامهنگاری و ارتباطجمعی دانشگاه مینهسوتا، در سال 2003 در
مقالهای در «نشریه پزشکی بریتانیا» (BMJ) به تجزیهوتحلیل چگونگی پوشش خبری رسانههای آمریکایی در مورد یک
داروی تجربی برای درمان سرماخوردگی پرداخته است.
این دارو به نام
پلکوناریل، بهشدت موردعلاقه رسانهها قرار گرفت و به قول شوایتزر روزنامهنگاران انواع
اصطلاحات احساسبرانگیز مانند علاج سرماخوردگی، داروی معجزهآسا، ابر دارو، داروی
شگفتآور، اولین درمان پزشکی سرماخوردگی و مانند آنها را نثار آن کردند.
پلکوناریل از
سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ تحت کارآزماییهای بالینیقرار داشت و شرکت ویروفارما، سازنده این دارو، در مارس ۲۰۰۲ دادههای مربوط به تحقیق
بر روی این دارو را به کمیته مشورتی داروهای ضدویروسی سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) فرستاد و خواستار تائید ورود آن به بازار برای درمان سرماخوردگی
در بزرگسالان شد.
شواهد ارائهشده
بهوسیله این شرکت نشان میداد که این دارو در مقایسه با دارونما دوره علائم
سرماخوردگی را یک روز کاهش میدهد و تازه این اثر مثبت تنها هنگامی رخ میداد که
این دارو در ۲۴ ساعت اول ابتلا به سرماخوردگی مصرف میشد. جدا از اینها، بیش از ۳
درصد زنانی که این دارو را به همراه قرصهای ضدبارداری مصرف میکردند، دچار
اختلالات قاعدگی شده بودند.
نهایتاً همانطور
که انتظار میرفت این کمیته مشورتی این درخواست شرکت سازنده برای واردکردن این
دارو بهعنوان داروی ضد-سرماخوردگی به بازار
رد کرد.
شوایتزر مینویسد:"
قابلدرک است که روزنامهها و تلویزیونها در آمریکا به خبری در مورد داروی جدیدی
برای سرماخوردگی علاقه نشان دهند. آمریکاییها هرسال یک میلیارد بار دچار
سرماخوردگی میشوند و میلیونها روز کاری یا تحصیلی را از دست میدهند؛ اما آنچه
درک آن مشکل است این است که چرا و چگونه اینهمه روزنامهنگار شیپورچیهای
تبلیغاتی برای دارویی تحقیقاتی شدند که در انتها اثر آن در کارآزماییهای بالینی
ثابت نشد.
شوایترز با توجه به این ماجرا اصول راهنمایی را برای تضمین دقت و صحت گزارشهای
خبری پزشکی در مورد درمانهای جدید ارائه میدهد:
·
میزان
سودمندی شیوه درمانی جدید را به صورت کمی درآورید. اگر نتایج کارآزماییهای
بالینی در مورد پلکوناریل بهصورت واضح و منسجم بهطور کمی بیانشده بود- بهعبارتدیگر
گفتهشده بود که این دارو در مقایسه با دارونما تنها یک روز دوره علائم را کاهش میدهد-
آنگاه بدیهی بود که استفاده از کلمه «علاج» سرماخوردگی برای آن نامناسب است.
·
از سادهلوحی
در موارد عوارض جانبی بپرهیزید. روزنامهنگاران باید از «مورد پلکوناریل» بیاموزند
که تولیدکننده دارو هیچ تعهدی ندارد که پیش از فرستادن اطلاعات مربوط به کارآزماییهای
دارو به سازمان ناظر دولتی، همه اطلاعات در مورد عوارض جانبی دارو را با روزنامهنگاران
در میان گذارد. بلکه روزنامهنگاران باید بدانند که حتی برخی از عوارض جانبی
داروها تا زمانی که دارو وارد بازار نشده و بهوسیله تعداد بسیاری از افراد مصرف
نشده است، مشخص نمیشوند.
بنابراین هنگامیکه یک دارو در حال کارآزماییهای بالینی است، گزارش کردن
اینکه این دارو دارای عوارض جانبی ناچیزی است، اشتباه است.
·
روزنامهنگارانی
که درکی از کارآزماییهای بالینی ندارند، نباید درباره آنها بنویسند. یک ایستگاه
تلویزیونی یا روزنامه که در میان کارکنانش کسی را ندارد که در زمینه روزنامهنگاری
پزشکی آموزش تخصصی دیده باشد، بهتر است که انتشار خبر در این مورد را به دیگر
تلویزیونها و روزنامهها واگذارد. با توجه به اینکه در فاز I و II کارآزماییهای بالینی، شمار
افراد مورد آزمایش کم است، و بهاینعلت که این مراحل در ابتدای چرخه آزمایشی
داروها انجام میشوند، محتاطانه این است که روزنامهنگاران از گزارش در مورد
فازهای اولیه کارآزماییهای بالینی خودداری کنند.
·
روزنامهنگاران
باید به رابطه میان منابع اطلاعات (کارشناسان یا بررسیها) و آنهایی که (مانند
سازندگان دارو) آن شیوه درمانی را تبلیغ میکنند، فکر کنند. پذیرفتنی نیست که یک
گزارش خبری پزشکی را تنها پس از صحبت کردن با یک منبع نوشت. اگر منبع خبری دانشمند
شرکت سازنده دارو است یا حتی کسی که با کمک مالی این شرکت سازنده کار میکند،
واضح است که کیفیت کار روزنامهنگاری شما در معرض خطر قرار میگیرد. نقلقولها از
سازنده دارو یا محققانی که خودشان در کارآزماییهای بالینی شرکت دارند، باید به
چالش کشیده شوند.
·
روزنامهنگاران
باید از استفاده از اصطلاحات مبهم، تعریفنشده و احساساتی مانند علاج بخش، معجزهآسا،
موفقیت بیسابقه، بشارتدهنده، بهتآور، امیدبخش و قربانی خودداری کنند.
·
روزنامهنگاران
باید نسبت به پیگیری گزارشهای خبری در مورد مراقبتهای بهداشتی متعهد باشند. در
ماجرای پلکوناریل، روزنامهنگارانی که زبانی احساسبرانگیز را در گزارشهای خبری مثبتشان
در مورد این دارو به کاربردند، در اغلب موارد اخبار منفی متعاقب در مورد آن را
گزارش نکردند.
·
روزنامهنگارانی
که اخبار بهداشتی/پزشکی را پوشش میدهند، باید همین میزان دقت و وسواس را در مورد
سایر گزارشهای خبری پزشکی هم داشته باشند. روزنامهنگاران بهجای پرسیدن اینکه «چه
مدت طول خواهد کشید تا این دارو وارد بازار شود؟»، باید پرسیدن این سؤال را مدنظر
قرار دهند: «چه موانع بالقوهای مانع تائید این دارو برای ورود به بازار میشود؟».
·
دبیران، تهیهکنندگان
و مدیران خبر باید مسئولیت کل بسته خبری را بپذیرند. گزارشگران روزنامهها اغلب میگویند
که تیتر اخبار را آنها نمینویسند. گزارشگران تلویزیونی همه گرافیکها، کپی «تیزر»
تبلیغاتی، یا معرفی در استودیو را که به گزارشهای خبری آنها شاخ و برگ میدهد،
تولید نمیکنند. در ماجرای پلکوناریل هر یک از این اجزای خبرها به ایجاد لحن احساسبرانگیز
برای پوشش خبری این دارو کمک کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر