گفتی
که درخت با جراحت نامها چه کند؟
و دیوار با لکه دشنامها
میگویم - که به تدبیری-
باید از خود باعثان آموخت
و تو یکی
چرا از محرم گپهای شبانهات نمیپرسی؟
که آن همه کاغذ را سطرسطر سیاه میکند
تا نه پسندیدهها را - پاره پاره -
روی خاک این وقت و آن وقت به ریزد
و با خود بگوید
که درد دل من، درد دل همه مردم است
اما دردسر مردم
دردسر خود آن هاست...
مفتون امینی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر